loading...
داستان کوتاه
مدیر بازدید : 189 یکشنبه 28 مهر 1398 نظرات (0)

 

#نو دوستی و مهربانی

 

روزی يک مرد روحانی با خداوند مکالمه ای داشت: 'خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه

شکلی هستند؟ '، خداوند او را به سمت دو در هدايت کرد ويکی از آنها را باز کرد، مرد نگاهی به داخل

انداخت، درست در وسط اتاق يکميز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن يک ظرف خورش بود،

که آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد، افرادی که دور ميز نشسته بودند بسيارلاغر مردنی و

مريض حال بودند،...

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما محتوای وبلاگ چطور بود؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 5000
  • کل نظرات : 164
  • افراد آنلاین : 287
  • تعداد اعضا : 44
  • آی پی امروز : 446
  • آی پی دیروز : 393
  • بازدید امروز : 9,697
  • باردید دیروز : 1,075
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 19,233
  • بازدید ماه : 19,233
  • بازدید سال : 145,989
  • بازدید کلی : 5,183,503
  • کدهای اختصاصی

    جاوا اسكریپت