loading...
داستان کوتاه
مدیر بازدید : 198 چهارشنبه 17 مهر 1398 نظرات (0)

#مرگ

 

 

چند وقتي بود در بخش مراقبت هاي ويژه يک بيمارستان ، بيماران يک تخت بخصوص در حدود ساعت

10صبح روزهاي يکشنبه جان مي سپردند و اين موضوع ربطي به نوع بيماري و شدت وضعف مرض

آنان نداشت.

اين مسئله باعث شگفتي پزشکان آن بخش شده بود به طوري که بعضي آن را با مسائل ماوراي

طبيعي و بعضي ديگر با خرافات و ارواح و اجنه و موارد ديگر در ارتباط مي دانستند.کسي قادر به حل

اين مسئله نبود که چرا بيمار آن تخت درست در ساعت 10 صبح روزهاي يکشنبه مي ميرد

.به همين دليل گروهي از پزشکان متخصص براي بررسي موضوع تشکيل جلسه دادند و پس از بحث

و تبادل نظر تصميم بر اين شد که در اولين يکشنبه ، چند دقيقه قبل از ساعت 10در محل مذکور براي

مشاهده اين پديده عجيب و غريب حاضر شوند.

در محل و ساعت موعود ، بعضي صليب کوچکي در دست گرفته و در حال دعا بودند، بعضي دوربين

فيلمبرداري با خود آورده و …

دو دقيقه به ساعت 10 مانده بود که « جانسون ‌» نظافتچي پاره وقت روزهاي يکشنبه وارد اتاق شد.

دوشاخه برق دستگاه حفظ حيات را از پريز برق درآورد و دوشاخه جاروبرقي خود را به پريز زد و

مشغول کار شد ..!!

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما محتوای وبلاگ چطور بود؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 5000
  • کل نظرات : 164
  • افراد آنلاین : 170
  • تعداد اعضا : 44
  • آی پی امروز : 586
  • آی پی دیروز : 348
  • بازدید امروز : 1,425
  • باردید دیروز : 952
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 4,605
  • بازدید ماه : 4,605
  • بازدید سال : 131,361
  • بازدید کلی : 5,168,875
  • کدهای اختصاصی

    جاوا اسكریپت