loading...
داستان کوتاه
مدیر بازدید : 278 شنبه 14 مهر 1397 نظرات (0)

تقسیم عادلانه رو از روباه یاد بگیرید!


شیری در جنگل آهویی را شکار کرد.

گرگ و روباهی هم از دور پیدا شدند.

شیر به گرگ دستور داد که آهو را پوست کنده و آماده خوردن نماید.

گرگ اجرای امر کرده و پس از لحظاتی شیر از گرگ پرسید.

 

گوشت آهو را آماده و تقسیم نمودی؟

گرگ جواب داد: بله قربان.

شیر گفت: چگونه؟

گرگ گفت: رانها و کتفهای آهو سهم سلطان. تنه و دنده های آهو سهم خودم و گردن آهو هم سهم روباه.

 

شیر عصبانی شد. حمله کرد و کله گرگ را از تنه اش جدا نمود.

به روباه امر کرد که تو آهو را تقسیم کن.

روباه پس از لحظاتی چنین گفت: دل و جگر آهو صبحانه سلطان، رانها و قسمتی از تنه ناهار سلطان، کتف ها و بقیه تنه هم شام سلطان.

 

شیر نگاهی از سر رضایتمندی به روباه کرد و گفت: پس سهم خودت کو ؟

روباه گفت: دعا به جان سلطان.

شیر از روباه پرسید: پدر سو خته این تقسیم عادلانه را چگونه یاد گرفتی؟

روباه با حالت ترس و لرز گفت: قربان از کله جدا شده گرگ...

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما محتوای وبلاگ چطور بود؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 5000
  • کل نظرات : 164
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 44
  • آی پی امروز : 251
  • آی پی دیروز : 272
  • بازدید امروز : 361
  • باردید دیروز : 3,050
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5,864
  • بازدید ماه : 10,884
  • بازدید سال : 84,758
  • بازدید کلی : 5,122,272
  • کدهای اختصاصی

    جاوا اسكریپت