چطور وارد این حرفه شدید؟
خیلی اتفاقی. یک بار مادرم از رادیو شنیده بود که گروه کودک رادیو، دنبال بچههایی میگردد که شعر قصه و یا سورههای قرآن را بلد باشند. آنها اعلام کرده بودند که بچهها میتوانند به میدان ارک ساختمان رادیو واقع در خیابان ۱۵ خرداد بیایند و چیزهایی که بلدند اجرا کنند.
من هم که آن زمان سورههای کوچک قرآن را حفظ بودم و خیلی به یادگیری قرآن علاقه داشتم، فقط به خاطر این که قرآن بخوانم و صدایم را از رادیو بشنوم، همراه مادرم به ساختمان رادیو رفتیم. البته قبلش نامهای برای مدیر گروه کودک نوشته بودم و گفته بودم که من تعدادی از سورههای قرآن را بلدم و دوست دارم آنها را در رادیو بخوانم. برای همین روزی که رادیو رفتیم مدیرگروه گفتند: تو اولین کسی هستی که نامهات به دست من رسیده و من خیلی خوشم آمده از این که به خط خودت برای من نامه نوشتی. دوست دارم که تست صدا هم بدهی، بعد از این که تست دادم نامهای دریافت کردم که در آن گفته شده بود: شما به عنوان مجری برنامههای کودک رادیو انتخاب شدهاید.
آن موقع چند سالتون بود؟
آن موقع هشت سالم بود و خواندن و نوشتن برایم مشکل بود. برای همین نمیتوانستم متنهایی را که برایم مینوشتند بخوانم. حتما باید متنها را با خط خودم مینوشتم و این کار، تهیهکننده را اذیت میکرد.
به نظر شما یک گوینده خوب چه ویژگیهایی دارد؟
در رادیو، یک گوینده خوب باید اول صدای خوبی داشته باشد. بیانش شیوا و رسا باشد. اطلاعات عمومی خوبی داشته باشد. اطلاعاتش به روز باشد و بتواند با شنونده ارتباط خوبی داشته باشد. در تلویزیون، علاوه بر اطلاعات و صدای خوب و ارتباط مناسب، باید ظاهری مناسب هم داشته باشد.
شما تلویزیون نگاه میکنید؟
بله. خیلی زیاد. خصوصا برنامههای کودک شبکههای مختلف را دنبال میکنم.
نظرتان درباره برنامههای کودک تلویزیون چیست؟
در سالهای گذشته برنامهسازی برای کودک و نوجوان رشد خوبی داشته است. بخصوص الان که شبکه دو شبکه کودک نامگذاری شده است. البته برنامههای کودک الان نقصهایی دارد. کارتونها و بعضی از برنامههای که پخش میشوند آن جذابیت و کشش لازم را ندارند.
مثلا من خودم یادم هست کارتونهایی که پخش میشد ما را میخکوب میکرد و ما منتظر بودیم آن روز بخصوص برسد و کارتون مورد علاقه ما پخش شود و ما آن را دنبال کنیم. کارتونهایی که پخش میشد موضوعاتی خانوادگی، اجتماعی و عاطفی داشت. هم سرگرمکننده بودند و هم آموزنده و مفید. یک نوع همزاتپنداری هم به وجود میآورد. من همیشه میتوانستم خودم را جای شخصیت اصلی داستان بگذارم.
موضوعاتی بود قابل فهم و قابل لمس با محتوایی نزدیک به زندگی و شخصیت هر کسی. حتی اگر خیالی هم بود (مثل پینوکیو یا سندباد) باز هم آن ارتباط عمیق را میتوانست بین کودک و شخصیت داستان برقرار کند. ولی کارتونهای الان متاسفانه هم جنبه خشونتآمیزی پیدا کرده و هم خیلی تخیلی شده.
مثلا شخصیتهایی با سه چشم و چهارگوش و یک دست و پا که کودکان نمیتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند و اکثرا هم جنبه آموزشی ندارند.
یعنی شما بیشترین ضعف را در برنامههای تامینی گروههای کودک میبینید؟
بله. متاسفانه بیشترین ضعف برنامهها در همین بخش است و اگر این مساله کمکم اصلاح شود. جنبه بهتری پیدا میکند و مساله آموزنده بودن آن به مراتب بیشتر خواهد شد.
نظرتان درباره مجریان برنامههای کودک چیست؟
من همه مجریان کودک را دوست دارم. خدمت همهشان ارادت دارم. مجریان کودک در وهله اول باید ارتباط خوبی با کودکان داشته باشند و قلبا کودک رادوست داشته باشند. اگر گویندهای کودک را دوست نداشته باشد نمیتواند با او ارتباط برقرار کند و در کوتاهمدت یادرازمدت مچش باز میشود. مجریانی که نتوانند با کودک ارتباط برقرار کنند بعد از مدت کوتاهی کنار گذاشته میشوند.
یک جمله در وصف کودکی؟
کودکی یک دوران طلایی است که با هیچ چیز دیگری نمیشود آن را عوض کرد و بسیار ارزشمند است و اگر ما بزرگترها بتوانیم این طلایی بودن را برای بچهها تفهیم بکنیم کمک بزرگی در حق آنها کردهایم. حتی بزرگترها هم نباید از آن دنیای کودکی خودشان فاصله بگیرند و باید هر از چند گاهی به دوران کودکی خودشان برگردند.
میانه شما با کتاب چگونه است؟
با کتاب خوب است. یعنی باید خوب باشد. مگر میشود گویندهای با کتاب سر و کار نداشته باشد؟ من هر روز سعی میکنم مطالعه داشته باشم و مطالعهام را هم به روز بکنم. برای گویندگان بخش کودک مهم است و باید مطالعه بکنند و با مسائلی که به کودکان مربوط میشود، آشنایی داشته باشند.
سینما هم میروید؟
سینما نه. به تئاتر بیشتر علاقه دارم. خصوصا تئاترهای کودکان را. من یک دختر ۱۱ ساله دارم و سعی میکنم دخترم را به تاترهای مخصوص کودک و نوجوان ببرم. من هم خودم تئاترهای کودک را دوست دارم و لذت میبرم و هم دخترم به اینگونه تئاترها علاقهمند است.
دخترتان کارهای شما را از تلویزیون نگاه میکند؟
بله. خیلی زیاد و من همیشه از نظراتش خیلی استفاده میکنم.
چه صحبتی با مخاطبان خودتان دارید؟
اول قدر دوران کودکی و نوجوانی خودشان را بدانند و سعی کنند از این دوران به بهترین نحو استفاده کنند. هیچ وقت امیدشان را از دست ندهند. از مشکلات نترسند و از همه مهمتر این که همیشه به خدا توکل داشته باشند و دعای خیر پدر و مادر بدرقه راهشان باشد.