loading...
داستان کوتاه
مدیر بازدید : 287 چهارشنبه 29 مهر 1394 نظرات (0)

 

غزل امام حسین علیه السلام:
هزار شکر بنای شما به دعوت ماست 
شب محرم تو لحظه‎ی قیامت ماست
کسی که آمده روضه، بهشت را دیده
هر آن کجا که عزای شماست جنت ماست
به جفت کردن هر کفش روضه می‎بالیم
که نوکری حسینیه‎ها ریاست ماست
لبی که اسم تو را بُرد اهل تقوا شد 
دَم حسین خودش باعث طهارت ماست
حساب گریه برای تو با خود زهراست
و فاطمه به قیامت پی شفاعت ماست
به خاطر تو همه محترم شدیم حسین
همین دو قطره‎ی اشکی که هست عزت ماست
هزار شکر که سادات زینبی شده‎ایم 
لباس مشکی ما مظهر سعادت ماست
روایت است که هر روضه، شعبه‎ی حرم است 
بهشت کرب‎وبلا پس میان هیئت ماست
همیشه ما شب هفتم ز گریه می‎میریم 
شب مصیبت اصغر، شب شهادت ماست
شعر مصیبت حضرت علی اصغر:
دَم ظهر است زیر آفتابی
به فکر آبی و اما نیست آبی
چقدر از صبح لالایی خواندم
دهانم زخم شد شاید بخوابی
به لرز افتاد جسم نیمه جانت
ترک افتاد بر جان لبانت
زبانم بند آمد از خجالت
نگاهم خورد وقتی بر زبانت
دعا کردم سرت آرام باشد
همیشه پیکرت آرام باشد
الهی تیرها دورت نگردد
الهی حنجرت آرام باشد
مبادا باز رویت را ببیند 
نگاهی رنگ و رویت را ببیند
فقط دلواپس اینم عزیزم
کمانداری گلویت را نبیند
میان خیمه ماندم گریه کردم
تو رفتی پای این غم گریه کردم
خودت که پیش بابایی ولی من
لباست را گرفتم گریه کردم
خودت دیدی که نامردند مادر
برایت نیزه آوردند مادر
الهی رنگ شادی را نبینند
عجب آشفته ام کردند مادر
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما محتوای وبلاگ چطور بود؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 5000
  • کل نظرات : 164
  • افراد آنلاین : 186
  • تعداد اعضا : 44
  • آی پی امروز : 624
  • آی پی دیروز : 348
  • بازدید امروز : 2,588
  • باردید دیروز : 952
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 5,768
  • بازدید ماه : 5,768
  • بازدید سال : 132,524
  • بازدید کلی : 5,170,038
  • کدهای اختصاصی

    جاوا اسكریپت