روزی روزگاری درزمان های بسیارقدیم درشهری دور در بالای تپه ای بلند مجسمه ای بود. لباس
مجسمه از تکه های طلا بود و به جای چشمها ی آن دو دانه زمرد بزرگ کار گذاشته بودند روی دسته ی
شمشیرش هم یک یاقوت درشت می درخشید...
روزی روزگاری درزمان های بسیارقدیم درشهری دور در بالای تپه ای بلند مجسمه ای بود. لباس
مجسمه از تکه های طلا بود و به جای چشمها ی آن دو دانه زمرد بزرگ کار گذاشته بودند روی دسته ی
شمشیرش هم یک یاقوت درشت می درخشید...