loading...
داستان کوتاه
مدیر بازدید : 310 یکشنبه 15 مهر 1397 نظرات (0)

خانه ای در آسمان

نویسنده:گلی ترقی

تابستان بدی بود؛ داغ، بی‌آب، بی‌برق. جنگ بود و‌ ترس و تاریکی. مسعود «د»، مثل آدمی افتاده در عمق خوابی آشفته، گیج و منگ و کلافه، دست زن و بچه‌هایش را گرفت و شتابان راهی فرنگ شد. بی‌آنکه بداند چه آینده‌ای در انتظارش است. نمی‌خواست عاقل و محتاط و دوراندیش باشد. نمی‌خواست با کسی مشورت کند؛ با آن‌هایی که از او باتجربه‌تر بودند، آن‌هایی که از هرگونه جابجایی و تغییر می‌ترسیدند یا به خاک و سنت و ریشه اعتقاد داشتند و ماندنشان بر اساس تصمیمی اخلاقی بود.


اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما محتوای وبلاگ چطور بود؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 5000
  • کل نظرات : 164
  • افراد آنلاین : 38
  • تعداد اعضا : 44
  • آی پی امروز : 374
  • آی پی دیروز : 277
  • بازدید امروز : 3,695
  • باردید دیروز : 534
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 6,959
  • بازدید ماه : 29,994
  • بازدید سال : 156,750
  • بازدید کلی : 5,194,264
  • کدهای اختصاصی

    جاوا اسكریپت